بسم رب الشهدا وصدیقین
مادر یکی از شهیدان دفاع مقدس تعریف میکرد که یک شب فرزند شهیدم به خوابم آمد وبه من گفت مادر یه خواهش ازت دارم میشود که دیگر شبهای جمعه سر قبر من نیایی مادر میگه در عالم خواب تعجب کردم وپرسیدم چرا عزیزم گفت مادر شبهای جمعه که شما به دیدن من می آیی من باید به احترام شما بایستم تا شما بروی
ولی مادر دیگر شهدا شبهای جمعه به کربلا میروند چون زهرای مرضیه در کربلاست من هم میخواهم که از این قافله عقب نمانم